معنی نام پسر کیومرث

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

کیومرث

کیومرث. [ک َ م َ] (اِخ) ابن کیکاوس. از ملوک بادوسبان (متوفی به سال 963 هَ. ق.). رجوع به بادوسبان شود.

کیومرث. [ک َ م َ] (اِخ) نام پادشاهی که اول در جهان پادشاهی کرده. (آنندراج) (غیاث). نام انسان اول نزد مجوس. (مفاتیح العلوم، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پادشاه اول طبقه ٔ پیشدادی، و لقب او گِلشاه بوده است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
نخستین کیومرث آمد به شاهی
گرفتش به گیتی درون پادشاهی.
چو سی سالی به گیتی پادشا بود
که فرمانش به هر جایی روا بود.
مسعودی (از یادداشت ایضاً).
پارسیان از کتاب آبستا که زردشت آورده است شریعت ایشان را چنین گویند که از گاه کیومرث پدر مردم، یعنی آدم، تا آخر یزدجرد شهریار چهارهزاروصدوهشتادودو سال و ده ماه و نوزده روز بوده است. (مجمل التواریخ و القصص ص 11). و از گاه کیومرث تا این وقت دویست ونودوچهار سال و هشت ماه گذشته بود، و بدین سخن آن می خواهد که کیومرث آدم بوده است نزد ایشان، و اﷲ اعلم به. (مجمل التواریخ و القصص ص 22).
جهاندار شاه اخستان کز طبیعت
کیومرث طهمورث امکان نماید.
خاقانی.
رجوع به گیومرت و کیومرت شود.

کیومرث. [ک َ م َ] (اِخ) ابن جهانگیر. از ملوک بادوسبان (914 هَ. ق.) رجوع به بادوسبان شود.

کیومرث. [ک َ م َ] (اِخ) ابن بهمن [دوم] (956 هَ. ق.). از ملوک بادوسبان. رجوع به بادوسبان شود.

کیومرث. [ک َ م َ] (اِخ) ابن بیستون بن گستهم بن زیار. از ملوک بادوسبان (807 هَ. ق.). رجوع به بادوسبان و حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 333 شود.

نام های ایرانی

کیومرث

پسرانه، نخستین فرمانروای جهان بنا به روایت شاهنامه، نام اولین پادشاه پیشدادی

فرهنگ فارسی هوشیار

کیومرث

گویمرد گویا مرد گویمرت گویمرتا

معادل ابجد

نام پسر کیومرث

1129

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری